آن مه نو بین که آفتاب برآورد


آن مه نو بین که آفتاب برآورد

آن مه نو بین که آفتاب برآورد


آن مه نو بین که آفتاب برآورد

غنچهٔ گل بیم که نوبهار درآورد
غنچهٔ گل بیم که نوبهار درآورد
غنچهٔ گل بیم که نوبهار درآورد
غنچهٔ گل بیم که نوبهار درآورد
از افق صلب شاه بین که مه نو
از افق صلب شاه بین که مه نو
از افق صلب شاه بین که مه نو
از افق صلب شاه بین که مه نو
آمد و عید جلال بر اثر آورد
آمد و عید جلال بر اثر آورد
آمد و عید جلال بر اثر آورد
آمد و عید جلال بر اثر آورد
ماه نو از فلک به منزل نه ماه
ماه نو از فلک به منزل نه ماه
ماه نو از فلک به منزل نه ماه
ماه نو از فلک به منزل نه ماه
شاه زمین را به نورهان ظفر آورد
شاه زمین را به نورهان ظفر آورد
شاه زمین را به نورهان ظفر آورد
شاه زمین را به نورهان ظفر آورد
در طبق آفتاب چون مه نو دید
در طبق آفتاب چون مه نو دید
در طبق آفتاب چون مه نو دید
در طبق آفتاب چون مه نو دید
صبح دم از اختران نثار زر آورد
صبح دم از اختران نثار زر آورد
صبح دم از اختران نثار زر آورد
صبح دم از اختران نثار زر آورد
زآنکه ملک بوالمظفر آدم ثانی است
زآنکه ملک بوالمظفر آدم ثانی است
زآنکه ملک بوالمظفر آدم ثانی است
زآنکه ملک بوالمظفر آدم ثانی است
قدرت او شیث مشتری نظر آورد
قدرت او شیث مشتری نظر آورد
قدرت او شیث مشتری نظر آورد
قدرت او شیث مشتری نظر آورد
زآنکه شه مشرق است نوح زمانه
زآنکه شه مشرق است نوح زمانه
زآنکه شه مشرق است نوح زمانه
زآنکه شه مشرق است نوح زمانه
دولت او سام اسمان خطر آورد
دولت او سام اسمان خطر آورد
دولت او سام اسمان خطر آورد
دولت او سام اسمان خطر آورد
بخت که سیارهٔ سعادت شاه است
بخت که سیارهٔ سعادت شاه است
بخت که سیارهٔ سعادت شاه است
بخت که سیارهٔ سعادت شاه است
یوسف تازه نگر که از سفر آورد
یوسف تازه نگر که از سفر آورد
یوسف تازه نگر که از سفر آورد
یوسف تازه نگر که از سفر آورد
جوهر اسفندیار وقت به گیتی
جوهر اسفندیار وقت به گیتی
جوهر اسفندیار وقت به گیتی
جوهر اسفندیار وقت به گیتی
بهمن کسری فش و قباد فر آورد
بهمن کسری فش و قباد فر آورد
بهمن کسری فش و قباد فر آورد
بهمن کسری فش و قباد فر آورد
عنصر نوشین روان عهد به عالم
عنصر نوشین روان عهد به عالم
عنصر نوشین روان عهد به عالم
عنصر نوشین روان عهد به عالم
هرمز دولت طراز تاجور آورد
هرمز دولت طراز تاجور آورد
هرمز دولت طراز تاجور آورد
هرمز دولت طراز تاجور آورد
شاه محمد جلالت است و به تایید
شاه محمد جلالت است و به تایید
شاه محمد جلالت است و به تایید
شاه محمد جلالت است و به تایید
چرخ ز صلبش محمدی دگر آورد
چرخ ز صلبش محمدی دگر آورد
چرخ ز صلبش محمدی دگر آورد
چرخ ز صلبش محمدی دگر آورد
جان فریبرز ازین شرف طرب افزود
جان فریبرز ازین شرف طرب افزود
جان فریبرز ازین شرف طرب افزود
جان فریبرز ازین شرف طرب افزود
ذات منوچهر ازین خبر بطر آورد
ذات منوچهر ازین خبر بطر آورد
ذات منوچهر ازین خبر بطر آورد
ذات منوچهر ازین خبر بطر آورد
کوه جلالت چو داد گوهر دریا
کوه جلالت چو داد گوهر دریا
کوه جلالت چو داد گوهر دریا
کوه جلالت چو داد گوهر دریا
گوهر آن کوه بیشتر گهر آورد
گوهر آن کوه بیشتر گهر آورد
گوهر آن کوه بیشتر گهر آورد
گوهر آن کوه بیشتر گهر آورد
بحر سعادت چو داد عنبر سارا
بحر سعادت چو داد عنبر سارا
بحر سعادت چو داد عنبر سارا
بحر سعادت چو داد عنبر سارا
عنبر آن بحر شادیی به سر آورد
عنبر آن بحر شادیی به سر آورد
عنبر آن بحر شادیی به سر آورد
عنبر آن بحر شادیی به سر آورد
زهره همه تن زبان نمود چو خورشید
زهره همه تن زبان نمود چو خورشید
زهره همه تن زبان نمود چو خورشید
زهره همه تن زبان نمود چو خورشید
مژدهٔ دولت به شاه دادگر آورد
مژدهٔ دولت به شاه دادگر آورد
مژدهٔ دولت به شاه دادگر آورد
مژدهٔ دولت به شاه دادگر آورد
شاه سلیمان نگین به مژده نگین داد
شاه سلیمان نگین به مژده نگین داد
شاه سلیمان نگین به مژده نگین داد
شاه سلیمان نگین به مژده نگین داد
یعنی بلقیس مملکت پسر آورد
یعنی بلقیس مملکت پسر آورد
یعنی بلقیس مملکت پسر آورد
یعنی بلقیس مملکت پسر آورد
وارث جم اخستان که چرخ به رزمش
وارث جم اخستان که چرخ به رزمش
وارث جم اخستان که چرخ به رزمش
وارث جم اخستان که چرخ به رزمش
چون صف مور از ملائکه حشر آورد
چون صف مور از ملائکه حشر آورد
چون صف مور از ملائکه حشر آورد
چون صف مور از ملائکه حشر آورد
در کمر عمر شاه دست بقا داد
در کمر عمر شاه دست بقا داد
در کمر عمر شاه دست بقا داد
در کمر عمر شاه دست بقا داد
کایزد از اجرام دست آن کمر آورد
کایزد از اجرام دست آن کمر آورد
کایزد از اجرام دست آن کمر آورد
کایزد از اجرام دست آن کمر آورد
آیت تایید باد کز پی مدحش
آیت تایید باد کز پی مدحش
آیت تایید باد کز پی مدحش
آیت تایید باد کز پی مدحش
خاطر خاقانی آیت هنر آورد
خاطر خاقانی آیت هنر آورد
خاطر خاقانی آیت هنر آورد
خاطر خاقانی آیت هنر آورد
ز آن فلکی کو بنات نعش همی زاد
ز آن فلکی کو بنات نعش همی زاد
ز آن فلکی کو بنات نعش همی زاد
ز آن فلکی کو بنات نعش همی زاد
سعد سعودش سماک نیزه درآورد
سعد سعودش سماک نیزه درآورد
سعد سعودش سماک نیزه درآورد
سعد سعودش سماک نیزه درآورد
شاه جهان ابر ذات و بحر صفات است
شاه جهان ابر ذات و بحر صفات است
شاه جهان ابر ذات و بحر صفات است
شاه جهان ابر ذات و بحر صفات است
ز آن صدف ملک ازو چنین گهر آورد
ز آن صدف ملک ازو چنین گهر آورد
ز آن صدف ملک ازو چنین گهر آورد
ز آن صدف ملک ازو چنین گهر آورد